کد مطلب:142018 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:244

سیاست انتظار و اعتراض
آورده اند كه: چون خبر رحلت امام حسن (ع) به كوفه رسید، بزرگان ایشان گرد آمدند و نامه تسلیت برای امام حسین (ع) نوشتند، جعدة بن هبیرة بن ابی وهب كه از همگان در دوستی و محبت صمیمی تر بود، چنین نوشت:

«اما بعد، شیعیان شما كه اینجایند مشتاق شمایند و جانهایشان هوای تو دارد و هیچكس را با تو برابر و همسنگ نمی دانند و همگی به صحت و صوابدید رأی برادرت در تأخیر جنگ پی برده اند و می دانند كه شما هم نسبت به دشمنان خشن و سختگیری، اگر دوست داری كه خلافت را در دست گیری پیش ما بیا كه ما جان خود را برای فداكاری تا حد مرگ آماده كرده ایم».


این نامه و برخی از اظهارات شیعیان در زمان حیات امام مجتبی (ع) حاكی از نگرانی و نفرت روز افزون آنها از رفتار و كردار معاویه و باور راسخ آنها به امامت و خلافت اهلبیت پیامبر (ص) است، هر چند درجه اعتقادات آنان با هم یكسان نبود و همه در یك اندازه از تعبد و تسلیم قرار نداشتند، گاه این تفاوت اندیشه و ایمان سبب بروز ناهمسازگریها و احیانا برخوردهای نسنجیده از سوی برخی از آنان بخصوص در زمان امام مجتبی (ع) می شد. در نامه ها و پیامهایی كه بعدا از سوی شیعیان برای امام حسین (ع) به جانب مكه روان شد، این تفاوتها آشكارتر است.

امام حسین (ع) در این مرحله، ضمن اظهار پایبندی به قرار داد امام مجتبی (ع) در پاسخ آنها نوشت:

خدایتان رحمت فرماید! بر زمین بچسبید و در خانه ها كمین كنید و تا هنگامی كه معاویه زنده است از اینكه مورد بدگمانی قرار بگیرید پرهیز نمایید، اگر خداوند برای او چیزی پیش آورد و من زنده بودم اندیشه ی خود را برای شما خواهم نوشت [1] .

از پاسخ های امام حسین (ع) به نامه های شیعیان چنین برمی آید كه سیاست حسینی در این مرحله از تاریخ، سیاست صبر و انتظار بود؛ صبر در برابر نابهنجاریهای اندوهباری كه تاب و تحمل را دشوار، و درعین حال حفظ مصالح مسلمانان آن را ناگزیر می ساخت. از اینرو امام (ع) انتظار فرارسیدن زمانه ای مناسب برای آغاز رسالت تاریخ خود را به شیعیان تأكید می نمود.

اما این صبر و انتظار بدان معنا نبود كه وی در برابر زشتكاری، ستمگری و فساد گستری حكومت اموی بی تفاوت باشد. چه او اگر جنگ با معاویه را به جهت حفظ حرمت پیمان امام مجتبی (ع) و مصالح مسلمانان روا نمی دید، سكوت را نیز جایز


نمی شمرد.

از اینرو هیچگاه در مدت ده سال امامت خویش آرام نبود و هرگز بر گفتار و رفتار زشت معاویه چشم نمی پوشید.


[1] اخبار الطوال ص 222. انساب الاشراف، ج 3، ص 152.